چرا می گویند «شراب خوار تا چهل روز نماز ندارد»؟


چرا می گویند «شراب خوار تا چهل روز نماز ندارد»؟ 

 



حکم حرام بودن شراب در برخى آیات قرآن کریم و فرمایشات معصومین(ع) وارد شده و در حرمت آن هیچ تردیدى نیست.[1] از جمله آثار مخرب شراب، تأثیر آن بر سایر اعمال و آداب دینى است از جمله در حدیثى مى‏ خوانیم:« لَا تُقْبَلُ صَلَاةُ شَارِبِ الْخَمْرِ أَرْبَعِینَ یَوْماً إِلَّا أَنْ یَتُوبَ»[2]؛«شخصى که شراب بنوشد تا 40 شبانه‏ روز نمازهایش قبول واقع نمى‏ شود مگر از این گناه کبیره توبه کند». و منظور کسانی که می گویند شراب خوار نماز ندارد نیز همین است. یعنی تا چهل روز نماز چنین فردی مورد قبول خداوند قرار نمی گیرد و به کار بردن چنین تعبیری به این معنا نیست که نماز بر او واجب نبوده و یا این که نماز از گردن او ساقط می شود و این حرف بهانه ای برای ترک نماز گردد، بلکه اگر کسی مرتکب خطای شراب خواری شد باید بعد از حالت مستی نمازش را به جا آورد چرا که نماز چنین فردی صحیح بوده و در هر صورت باید نماز خود را بخواند تا حداقل گرفتار عذاب ترک نماز نشود.


اما این که چرا تا چهل روز نماز شراب خوار مورد قبول خداوند قرار نمی گیرد؟ هر چند ممکن است در ظاهر این امر عجیب به نظر برسد ولى با بررسی حکمت و اسرار نماز معلوم می شود بین جسم و روح نمازگزار ارتباط تنگاتنگى هست چرا که نماز وسیله ارتقاء روحى و معنوى، عامل تقرب به ذات اقدس اله و... است. و از آن جا که اولین و مهم ترین اثر تخریبى شراب متوجه روح و جان آدمى است و نیز چون حقیقت انسان را روح او تشکیل مى ‏دهد لذا تأثیر سوء شراب، فاحش ‏تر و عظیم ‏تر از آن است که به نظر برسد. از همین رو وقتی گفته مى‏ شود نماز چنین فردى پذیرفته نیست، به این علت است که روح او قابلیت درک و استعداد دریافت فیوضات روحانى و معنوى را از دست مى‏ دهد. به طورى که از بعضى روایات به دست مى‏ آید، شراب امّ ‏الفساد و مادر تمام گناهان و لغزش ‏ها است. امام صادق(ع) مى‏ فرماید:«کسى که یک جرعه شراب بیاشامد، خدا و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت مى‏ کنند، اگر به مقدارى بخورد که مست شود، روح ایمان از او دور مى‏ شود و به جایش روح کثیف شیطانى جایگزین مى‏ گردد، پس نماز را ترک مى‏ کند و ملائکه او را سرزنش مى‏ کنند و خداى تعالى او را خطاب مى‏ کند:«اى بنده من کافر شدى، بدا به حال تو». پس امام فرمود:«بدا به حالش، بدا به حالش، به خدا سوگند یک سرزنش الهى از هزار سال عذاب سخت‏ تر است»[3].


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : یک شنبه 28 مهر 1398
شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام


شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام

 



عمه، بابایم کجاست؟
اسارت دشوار و یتیمی دردی عمیق است. یک سه ساله، چگونه می تواند تمام رنجِ تشنگی و زخم تازیانه اسارت و از آن بدتر، درد یتیمی را به جان بخرد، آن هم قلب کوچکِ سه ساله ای که تپیدن را از ضربانِ قلب پدر آموخته و شبی را بی نوازش او به صبح نرسانده است. امّا... امّا او رقیه حسین است و بزرگی را هم از او به ارث برده است. رقیه پس از عاشورا، پدر را از عمه سراغ می گیرد و لحظه ای آرام ندارد، با نگاه های کنجکاوش از هر سو ـ تمام عشقش ـ پدرش را می جوید و سکوتِ عمه، سؤال او را بی جواب می گذارد و او باز هم می پرسد: «عمه، بابایم کجاست؟...»


لحظه های بی قرار
این جا خرابه های شام، منزل گاه اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است. رقیه با اسیران دیگر وارد خرابه می شوند، اما دیگر تاب دوری ندارد. پریشان در جست و جوی پدر است. امشب رقیه، فقط پدر و نوازش های پدر را می خواهد. امشب رقیه علیهاالسلام است و عمه، امشب رقیه علیه السلام است و سر بابا، امشب ملائک آسمان از غم دختر حسین علیه السلام در جوش و خروشند، امشب شب وداع رقیه علیهاالسلام و زینب علیهاالسلام است. او در آغوش عمه، بوی پدر را به یاد می آورد و دستان پر مهر او را احساس می کرد.


گل نازدانه پدر
رقیه ...رقیه نجیب! ای مهتاب شب های الفت حسین! ای مظلوم ترین فریاد خسته! گلِ نازدانه پدر و انیس رنج های عمه!
رقیه... رقیه کوچک! ای یادگار تازیانه های نینوا و سیل سیلی کربلا! دست های کوچکت هنوز بوی نوازش های پدر را می داد، و نگاه های معصوم و چشمان خسته ات، نور امید را به قلب عمه می تاباند.
رقیه... رقیه صبور! بمان، که بی تو گلشن خزان دیده اهل بیت، دیگر بوی بهار را استشمام نخواهد کرد، تو نوگل بهشتی و فرشته زمینی، پس بمان که کمر خمیده عمه، مصیبتی دیگر را تاب نخواهد آورد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : یک شنبه 14 مهر 1398
تاریخ دقیق شهادت امام حسن مجتبی(ع) چه روزی است هفتم یا بیست و هشتم صفر؟!


تاریخ دقیق شهادت امام حسن مجتبی(ع) چه روزی است

 

هفتم یا بیست و هشتم صفر؟!

 

در تقویم، هفتم ماه صفر روز میلاد امام موسی کاظم (علیه السلام) اعلام شده است در صورتی که این تاریخ طبق قول صحیح مصادف با شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) می باشد. از دیرباز در حوزه هزار ساله نجف اشرف هفتم صفر را روز شهادت امام مجتبی علیه السلام می دانند و شیعیان عراق و سایر کشورها نیز در این روز برای سبط اکبر؛ امام مجتبی علیه السلام اقامه عزا می کنند اما در ایران شهادت سبط اکبر بیست و هشتم صفر است همزمان با رحلت پیامبر اعظم. چرا ؟!

در وقوع شهادت سبط اکبر پیامبر«صلی الله علیه و آله»، امام مجتبی«علیه السلام» در ماه صفر، بین علمای شیعه اختلافی وجود ندارد. ، لکن در میان علمای شیعه درروز شهادت امام(علیه السلام) سه قول وجود دارد

قول اول: (آخر ماه صفر)

روز آخر ماه صفر که قائل آن ‌شیخ کلینی«قدس سره»می‌باشد و لازم به ذکر است که این قول را تنها ایشان ذکر کرده و قول منفردی است که با تمام وجاهت و بزرگی وی هیچ یک از علمای شیعه تا این زمان از او تبعیت ننموده‌اند. ( لذا از بررسی این قول صرف نظر میکنیم. )

قول دوم:(۲۸ صفر)

اولین قائل آن شیخ مفید«قدس سره»  در کتاب (مسارّ الشیعه) می‌باشد. واین  در حالی است که خود شیخ مفید در کتاب دیگرش بنام (الارشاد)از ذکراین روز به عنوان روز شهادت خودداری نموده است و تنهابه ذکر ماه صفر اکتفا کرده است

دومین قائل به این قول شیخ طوسی«قدس سره»  در کتاب (تهذیب الاحکام) است. و با توجه به اینکه شیخ کلینی و شیخ مفید«قدس سرهما»  در شمار مشیخه او قرار داشته‌اند، تنها از کلام شیخ مفید«قدس سره» در کتاب (الارشاد) تبعیّت کرده است و روز خاصی را معین نکرده است. که از عدم التزام و تعیین نکردن او به روز خاص در ماه صفر، می‌توان استفاده نمود که کلام شیوخ خود (کلینی و شیخ مفید) در بیست و هشتم و آخر ماه صفر را نپذیرفته است.

البته لازم به ذکر است که قول بیست و هشتم صفر از سوی برخی مثل شیخ طبرسی و ابن شهرآشوب مازندرانی«قدس سرهما»  مورد تأیید قرار گرفته است، لکن پس از قرن ششم تا این زمان قائلی ندارد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : یک شنبه 14 مهر 1398