بیست و پنجم ذیقعده، هم زمان با دحوالارض، یعنی «گسترش یافتن زمین» است. از امیرالمومنین ، علیه السلام ، روایت شده است که فرمودند:
«نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست وپنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.»
همچنین در برخی از روایت ها، این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود(عج) معرفی شده و خاتم المحدثین، شیخ عباس قمی (ره)، روز دحوالارض را از چهار روز معروفی بیان کرده که روزه آن ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.
روز دحوالارض از روزهای پربرکت خدا برای بندگان سالک الی الله، در کتاب شریف «المراقبات» روایت است که امام رضا علیه السلام، فرموده اند:
در شب بیست و پنجم ماه ذى القعده حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسى (ع) متولد شده اند. در این روز، رسول خدا، صلى الله علیه و آله، به قصد حجة الوداع از مدینه با صد و چهار هزار یا صد و بیست و چهار هزار و حضرت فاطمه (س) و تمامى اهل بیت خود از راه شجره به مکه عزیمت نمودند.
توبه، استغفار، عبادت و شب زنده داری از اعمالی است که در شب دحوالارض سفارش و برای انجام دادن آنها تأکید بسیاری شده است. شب و روز دحوالارض نمازها و ادعیه مخصوصی دارد که کیفیت آنها در کتاب مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی (ره) آمده است.
مزاح های پیامبر(ص) از زبان مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی
روزی پیامبر(ص) با امام علی(ع) خرما میخوردند، پیامبر(ص) از روی مزاح و شوخی، هستههای خرماهایی را که میخورد پیش روی امام(ع) میگذاشت، وقتی که از خوردن خرما فارغ شدند، همه هستهها نزد امام(ع) جمع شده بود! به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، مرحوم آیتالله احمد مجتهدی تهرانی در دوران حیات خویش، ریاست علمی و مدیریت مدرسه علمیه حاج ملا محمد جعفر را بر عهده داشت که اکنون به نام حوزه علمیه آیتالله مجتهدی معروف است. کلام شیوا و لهجه دلنشین این استاد اخلاق همچنان در اذهان مردم تهران باقی مانده است.
در ادامه به شرح مزاحهای پیامبر از زبان آیتالله مجتهدی که در کتاب «آداب الطلاب» بیان شده است، اشاره میشود:
در مکتب انسان ساز و تربیتکننده امام علی (علیهالسّلام) شخصیتهای بسیار ارزنده و بزرگواری وجود دارند که هر یک از آنها در طول تاریخ الگوی ارزنده برای جامعه بشری بودهاند. یکی از این شخصیتهای بزرگوار که علاقه خاصی به علی (علیهالسّلام) داشت و حضرت علی (علیهالسّلام)نیز متقابلاً وی را بسیار دوست میداشت، «میثم تمار» است. حیات پربار و شهادت افتخارآمیز او برای همه انسانهای آزاده و مسلمان درس و سرمشق و الهام است.
از سالهای آغازین زندگی او اطلاعات چندانی در دست نیست محققان نوشتهاند:
وی فرزند یحیی و از سرزمین «نهروان» که منطقهای میان عراق و ایران است. بعضی او را ایرانی و از مردمان فارس دانستهاند».1
لقب تمار را از این جهت به میثم دادهاند که وی در کوفه خرما فروش بود.2
امام محمد باقر از امیر المومنین (ع) روایت فرموده: هنگامی كه آیت الكرسی نازل شد رسول خدا (ص) فرمود آیه الكرسیآیه ای است كه از گنج عرش نازل شده و زمانی كه این آیه نازل گشت هر بتی كه در جهان بود با صورت به زمین خورد.
در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت :"امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم.
ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سوال كرد: " دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد"
مرد گفت "رسول خدا فرمود:" آیه ای از گنج های عرش نازل شد كه بت های جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند. ابلیس بعد از شنیدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.
همانا امام صادق عليه السلام چون حاجتى مهم داشت بدون نماز و ركوع به سجده مى رفت و هفت بار مى گفت يا ارحم الراحمين سپس حاجت خود را از خدا درخواست مى كرد.
خاک قبر امام حسین (ع) دارو و شفای هر بیماری است و چون برداشتی بگو به نام خدا، خداوند آن را روزی وسیع و علم سودمند و شفای هر بیماری قرار بده که تو بر هر چیز توانایی .
امام صادق(ع): پنیر و گردو و اگر با هم مصرف شوند در هر کدام از آن دو شفا است و اگر به تنهایی خورده شوند در هر یک درد است.
امام رضا (ع): مرض و بیماری برای مومن رحمت و وسیله پاک شدن اوست و برای کافر عذاب و نقمت است.
پیامبر اکرم (ع) : سیر بخورید که شفای هفتاد بیماری است.
در مکارم الاخلاق از رسول خدا (ص) منقول است: هر که طلب شفا از قرآن مجید ننماید خدای تعالی او را شفا ندهد.
از امام صادق (ع) منقول است: هر کس صد آیه از قرآن از هر جای که خواهد تلاوت نماید بعد از آن هفت مرتبه یا الله بگوید اگر بر سنگ سخت دعا کند هر آینه شکافته گردد.
از حضرت علی (ع) رسیده است: هر کس از چیزی خائف باشد بخواند از هر جای قرآن که خواهد صد آیه و سه مرتبه بگوید:
(اَللّهُمَّ اکْشِفْ عَنّی الْبَلاءَ)
از حضرت موسی بن جعفر(ع) منقول است: هر کس کفایت بجوید آیه از قرآن از مشرق تا مغرب او را کافی باشد هر گاه به یقین بخواند زیرا در قرآن شفا از هر دردی است.
امام صادقعلیه السلام میفرمایند: عاقل نباید جز در یکى از سه حال باشد: یا تهیه توشه آخرت ،یا تأمین معاش ، یا لذت حلال . (خوب مسافرت هم یک لذت حلال است. امیدوارم بهتون خوش بگذره)
نبى اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند: مسافرت کنید تا سلامت باشید، جهاد کنید تا سود برید، حج کنید تا غنى شوید. (این جهان، جهان علّی و معلولی است، اما علتهایی هم هستند که ما از آنها بی خبریم، شما میدانستید که مسافرت سلامتی میاره؟ خبر داشتید که حج آدم رو غنی میکنه؟ امیدوارم سلامت باشید.)
و فرمود: مسافرت کنید که اگر مالى بدست نیارید بهره عقلانى مى برید. (پس سعی کنید چیزهای خوبی یاد بگیرد)
1 - مال اندوزى عن محمدبن اسماعيل بن بزيع : قال : سمعت الرضا (عليه سلام ) يقول : لا يجمع المال الا بخمس خصال : ببخل شديد، وامل طويل ، و حرص غالب ، وقطيعة الرحم ، وايثار الدنيا على الاخرة .(1)
امام رضا (عليه سلام ) مال جز با پنج خصلت در يكجا جمع نمى شود: بخل شديد، آرزوهاى دور و دراز، حرص غالب ، قطع رابطه با خويشاوندان ، مقدم داشتن دنيا بر آخرت .
طبق روایات و سنت معصومین(ع) مستحب است وقتی انسان دست به دعا برمیدارد آن را بر سر و صورت خود بکشد. نقل است امام سجاد(ع) وقتی چیزی که به سائل مرحمت میفرمود، گاهی دست مبارک را میبویید و میگفت: این دست به دست الهی رسیده است.
بعضی از اعمالی که در میان مردم رایج است و عده بیشماری به انجام آنها اهتمام میورزند بعضاً به تصور اینکه آن عمل صحیح است انجام میدهند اما در حالی که از شیوه درست آن غافل هستند،
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) فرمودند: خداوند تبارک و تعالی به سوی زمین نگریست، پس ما را برگزید و برای ما شیعیانی برگزید که ما را یاری می کنند، آنها از خوشحالی ما خوشحال و به خاطر اندوه ما اندوهگین می شوند و مال و جانشان را در راه ما نثار می نمایند، آنان از ما هستند و سرانجام نیز با ما خواهند بود.(1)
این روزها که خبرهای متفاوتی از جنایت وهابیها در کشورهای مختلف به گوش میرسد، آشنا شدن با برخی ویژگیهای این قوم خالی از لطف نیست. مخصوصاً اگر این آشنایی در قالب خواندن برشی از زندگی یک مولوی وهابی باشد که البته حالا یک شیعه تمام عیار است. به گزارش رجانیوز، «سلمان حدادی» یک مولوی وهابی بود؛ کسی که خودش میگوید بین 500 تا 1000 فرد سنی مذهب را وهابی کرده است. اما یک بار نشستن در مجلس عزای سیدالشهدا(ع) کار را بجایی میرساند که همان مبلغ وهابی شیعه شود و در این مسیر سختیهایی ببیند که تحمل یکی از آنها برای ما قابل تصور نیست. خواندن زندگینامه سلمان حدادی را از دست ندهید.
سلام بر تو ای وعده [ بزرگ] خداوند که خود ضامن آن شده است.
امام زمان(عج) وعدة حتمي خداوند
وَعد: به معنی نوید دادن و امیدوار نمودن است ، و در مورد خیر و شرّ ( مژده خوب و یا پیشگویی و اخطار به آینده بد) هر دو به کار میرود. فرق بین وعد و و وعید آن است که: وعد را با قرینه می توان در هر دو معنی خیر و شرّ به کار برد ، امّا وعید فقط هشدار به آیندۀ سخت و ناگوار و تهدید به کیفر می باشد.1(سید مهدی حائری قزوینی:ص141)
وعده خدا آن است كه در نهايت، حق بايد در تمام ابعادِ زندگي زميني ظهور كند و ظهور كامل حق در حالتي ممكن است كه امامي معصوم بدون هيچ مانعي بتواند حكم خود را در جهان جاري نمايد. اين مسئله، مسئله اساسي و عقيده دقيقي است كه در مبحث «فرج، حتميترين حادثه در انتهاي تاريخ» و «آخرالزمان، شرايط ظهور باطنيترين بُعد هستي» و بحث «آخرالزمان و جايگاه انقلاب اسلامي در نظام اَحسن» به آن پرداخته شده است و شما در اين سلام و با اين مضمون ميخواهيد آن عقيده را فعّال و بانشاط نگه داريد و با سلام به حضرت از اين منظر، متوجه حضور نهايي آن حضرت باشيد و خود را در پهنه همه تاريخ وارد كنيد، آن هم در كنار امام زمان(ع) كه چنين حضوري، بركات فوقالعادهاي را درپي خواهد داشت. (اصغر طاهرزاده:ص46)
فلسفه بعثت پیامبران و به تبع آنان امامان علیهم السلام برای تربیت نفوس بشر و ارتقاء بخشیدن به مراتب عالی معنویت بوده است. لذا این بزرگواران پیوسته در آموزش مکارم اخلاق کوشا بوده تا انسان به مرتبه ای برسد که به مقام خلیفة اللهی نائل آید.
حال که بشریت به بزرگترین بلای الهی دچار گشته و از فیض مستقیم امام محروم شده باید به ریسمان سنن نبی اکرم و فرمایشات اهل بیت علیهم السلام متمسک شده و در برابر فرامین و نصایح ایشان زانوی ادب زده و شاگردی نماید تا شاید راه را از بیراهه تمیز داده و به سعادت ابدی که همانا تحصیل رضایت حضرت حق می باشد، برسد.
عمل صالح و دوستى آل محمد عن الرّضا علیه السلام : لاتدعوا العمـل الصالـح و الاجتهاد فى العبادة اتکالا على حب آل محمد علیهم السلام ولا تدعوا حبّ آل محمـد علیهم السلام لامرهـم اتّکـالاً علـى العبـادة فـانـّه لایقـبل احـدهـمـا دون الاخر. امام رضا علیه السلام فرمود : مبادا اعمال نیک را به اتکاى دوستى آل محمد علیهم السلام رها کنید؛ و مبادا دوستى آل محمد علیهم السلام را به اتکاى اعمال صالح از دست بدهید، زیرا هیچ کدام از ایـن دو، به تنهایى پذیرفته نمى شود .(1)
دستورالعمل تضمینی پیامبر اکرم برای بخشش همه ی گناهان
نماز توبه یکشنبه های ماه ذی القعده از کتاب شریف المراقبات براى بدست آوردن طاعت خدا در این ماه (ذی القعده) قبل از هر چیزى از تمام مسائلى که قبلا گرفتار آن بودى توبه کن ؛ توبه اى صادقانه.
از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم روایت شده استکه در روز یکشنبه ماه ذى القعده فرمود: مردم ! کدامیک از شما مى خواهید توبه کنید؟ راوى مى گوید: گفتیم : رسول خدا! همه ما مى خواهیم توبه کنیم . حضرت فرمودند: غسل کرده ، وضو گرفته و چهار رکعت نماز بجا آورید. در هر رکعت یک بار «فاتحه الکتاب »، سه بار «قل هو الله احد» و یک بار «معوذتین » (قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق ) بخوانید. آنگاه هفتاد بار استغفار (أستغفرالله ربی و أتوب إلیه) نموده و در پایان «لا حول و لا قوه الا بالله» بگویید.
در بررسی سیمای شیعه علی (ع) به بیان برخی ویژگیهای روحی و رفتاری مالک اشتر این برجسته ترین یار و یاور علی (ع) می پردازیم هم او که علی (ع) در بیانی کوتاه پرده از شخصیت والا و با عظمت او برداشت و همه توانمندیها و کمالات بی نهایت او را در یک جمله چنین بیان فرمود : « کان الاشتر لی کما کنت لرسولِ الله» «مالک اشتر برای من همانگونه بود که من برای رسول خدا بودم»
اما خصلتها و ویژگیهای مالک : 1- ولایت پذیری و علی مداری مالک اشتر کلید شخصیت مالک، علی مداری اوست. آنچنانکه در کوچکترین و بزرگترین تحولات،مالک را در کنار علی (ع) می یابیم، هماهنگی و همکاری و ارتباط و فرمانبرداری او را در جنگ و صلح، هجرت و جهاد، سیاست و قضاوت، عبادت و بلاغت و در مردم دوستی و خداپرستی همانگونه می بینیم که علی (ع) برای رسول خدا بود.
خداوند در قرآن سوره اسراء آیات 13 و 14 می فرماید: «و نخرج له یوم القیامة کتابا یلقیه منشورا»و بیرون می آوریم – یعنی چیزی وجود دارد و مخفی است، ظاهرش می کنیم – برای او در روز قیامت کتابی یعنی نوشته ای که آن نوشته را باز شده می بیند، یعنی مثل یک کتاب باز شده نه مثل یک کتاب بسته، کتابی که جلو چشمش باز است و دارد می خواند. بعد هم به او می گوییم: «اقرأ کتابک؛ کتاب خود را بخوان».
صبر جمیل در آیه پنج سوره معارج: «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلا» به چه معنا است؟
پاسخ اجمالی «صبر جمیل» به معناى «شکیبایى زیبا» است، و آن صبر و استقامتى است که برای خدا صورت گیرد و تداوم داشته باشد؛ یأس و ناامیدى به آن راه نیابد؛ و توأم با بیتابى، شکوه و آه و ناله نگردد. صبر جمیل؛ شکیبایى در برابر حوادث سخت و آزمایشهای سنگینی است که نشانه شخصیت و وسعت روح آدمى است.
صبر و بردباری از اوصاف برجسته پیام آوران الهی است که در بهرهمندی آنان از ولایت و رسالت تأثیرگذار بوده است.
صبر جمیل؛ صبرى است که پیامبران الهی در برابر اذیت و آزار مخالفان و مشرکان میدیدند؛ مشرکان و مخالفان آنان را ساحر و دروغگو میخواندند؛ بشارتهای آنان را تکذیب میکردند، اما آنان لب به شکوه باز نمیکردند.
« قرآن كريم » به وجود جاهليتي موسوم به جاهليت دوم، پس از جاهليت اول در بين عامّه ي مسلمانان اشاره مي نمايد، كه از علائم ظهور امام مهدي (عليه السّلام) است. (1) شواهد قرآني بسياري بر اين موضوع تأكيد دارند، كه از آن جمله مي توان به آيات زير اشاره نمود:
از امام رضا ـ عليه السّلام ـچه در طول سفرش به ايران در منازل مختلف و چه درحین حضوردرمدینه ومرو كرامتهای فروانی به ثبت رسیده است که آثار برخي از آنها تا به امروز موجود است، در ادامه به شماری ازآنها اشاره ميشود: 1- خديجه دختر حمدان گويد: وقتي حضرت در نيشابور در محلّة غزو به خانه ما وارد شد، در كنار خانه درخت بادامي كاشت. آن درخت روئيد و بزرگ شد و در همان سال ميوه داد و مردم خبردار شدند و از ميوهاش براي شفاي مريضها ميبردند.
نیم نگاهی به وضعیت کنونی جهان، بیانگر انواع بلاهای مخرّب طبیعی است که نتیجهاش بیماری، رنج، خسارات و نابودی است. زمین درحال نزدیکی به فجایعی است که هرگز در طول تاریخ تجربه نکرده است. . .
ولادت، كودكي، دوران نوجواني و جواني امام رضا عليه السّلام
هشتمين خورشيد فروزان آسمان امامت، حضرت «علي بن موسي الرضا ـ عليه السّلام ـ » طبق قول مشهور در يازدهم ذي القعده سال 148 هـ ق. در شهر مدينه ديده به جهان گشود.[1] مادر بزرگوار ايشان به اسامي متعددي خوانده مي شدند. از جمله تكتم، خيزران[2] نجمه خاتون،طاهره و ام البنين.[3]
گفتار پیش روی شما عزیزان، رویکردی منطقی و به دور از هرگونه تعصب، به فعالیتهای مولوی اسماعیل زهی، طی چند سال گذشته در منطقه خراسان و مخصوصا شهر مشهد مقدس است. یادآوری این مطالب میتواند ما را با سر چشمه فعالیتهای اخیر گروههای تندرو وهابی که در کنار مضجع منور آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام شاهد بودیم، آشنا کند. اما یادمان باشد همه ما در قبال هتک حرمت به ساحت مقدس چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین مسؤل هستیم و اگر فردی مسؤلیتی هم داشته باشد، این وظیفه یقینا سنگینتر خواهد بود.
دعاى مستجاب 1- آل برمک، مخصوصاً یحیى بن خالد بر مکى براى حفظ حکومت و مقام خویش هارون عباسى را وادار کردند تا موسى بن جعفر (ع) را شهید کرد، بدین سبب امام رضا (ع) در مکه به آنها نفرین کردند، حکومت و مقامشان تار و مار گردید. محمد بن فضیل گوید: ابوالحسن رضا (ع) را دیدم، در عرفات ایستاده و دعاى مى کرد. بعد سرش را پایین انداخت، (گویى چیزى به قلب مبارکش الهام شد) که وى علت سر به زیر انداختن را پرسیدند؟
فرمود: به برامکه نفرین مى کردم که سبب قتل پدرم شدند. خداوند امروز دعاى مرا درباره آنها مستجاب کرد، امام از مکه برگشت، چیزى نگذشت که در همان سال، هارون بر آنها خشم گرفت وتار و مارشان کرد.(1) جعفر برمکى شقه شد، پدرش یحیى به زندان رفت، بطورى متلاشى شدند که مایه عبرت مردم گشتند.
ابراهيم بن عباس مى گويد: من هرگز نديدم حضرت رضا(ع) به كسى ظلم كند يا سخن كسى را قطع نمايد يا حاجت كسى را در صورت قدرت رد كند يا در مجلسى پاهاى خود را دراز كند يا به نشانه بى احترامى نسبت به كسى، تكيه دهد يا بنده هاى خود را ناسزا گويد يا آب دهان خود را بيرون بريزد يا صدايش را به قهقهه بلند كند؛ بلكه خنده آن حضرت تبسّم بود.
وقتى براى آن حضرت سفره مى انداختند، تمام بندگان و خدمتگزاران خود، حتى دربانان و چوپانها را در سر همان سفره مى نشاند. خواب آن حضرت بسيار كم و بيدارى اش زياد بود و بسيارى از شب ها تا به صبح نمى خوابيد.
روزه هاى مستحبى بسيار مى گرفت و هرگز سه روز روزه را در يك ماه ترك نمى كرد و مى فرمود كه آن روزه دهر است و آن روز پنجشنبه اول و پنجشنبه آخر و چهارشنبه اول از دهه دوم هر ماه است. صدقات سرى آن حضرت بسيار بود و اكثرا آنها را در شبهاى تار- بدون مهتاب- انجام مى داد. هر كس گمان كند كه مانند آن حضرت را ديده است او را تصديق نكنيد.
پس از نزول نخستين آيات از قرآن كريم، در روز دوم بعثت، جبرئيل نزد پيامبر اكرم (ص) آمد و طريقه وضو گرفتن و نماز خواندن را به وي آموخت.
با نزول نخستين آيات از پيام وحي، پيامبر رسالت خويش را آغاز نمود. همسر رسول خدا، خديجه بنت خويلد اسدي، نخستين فرد از زنان است كه در پي آگاهي از بعثت، مسلمان شد. در اين زمينه، اختلاف نظري ميان تاريخنويسان نيست؛ ولي درباره اشخاص ديگر اختلاف نظرهايي وجود دارد.
«السلام عليك يا ابا عبدالله»؛ می گویند یک عالم سني با عالم شيعه بحثشان شد در نزديكي هاي شهر نوراني كربلا در كشور عراق. عالم سني برگشت به عالم شيعه گفت كه زيارت امام حسين براي چه مي رويد شما عالم شيعه گفت: فضيلت دارد. آن منكر شد و بالاخره اينقدر بحث كردند كه بحث به درازا كشيد. پاسي از شب گذشت خسته شدند. گفت: برادر عالم شيعه گفت: تو برو خانه تان بخواب من هم خانمان بخوابم. بعد از نماز صبح دنبال بحث را پي بگيريم رفتند خوابيدند بعد از نماز صبح عالم شيعه رفت در زد كه بر حسب وعده بروند بحث را ادامه بدهند عهد و عيال عالم سني آمدند پشت در گفت: من فلاني هستم با هم قرار داشتيم. گفت: پدر ما نيست پس كجا است قرار داشتيم با هم گفت: پدر ما رفته است كربلا. گفت: من هم مي روم آنجا بلا فاصله پشت سر او روانه شد. رفت ديد عالم شيعه نشسته پاي ضريح ابي عبدالله مي گويد: آقا من نفهميدم اشتباه كردم بياييد از سر تقصير من بگذريد. آقايي كنيد دست زدم به شانه اش برگشت به من نگاه كرد گفتم: چه هست قضيه؟ گفت: آقا، اين حرفها درست است. حالا شايد قريب به اين مضامين اين بحث ها درست است دلايل درست است اما خدا خواست راه من را ميانبر كند ديشب من عوض شدم. بله، احترق الي الله فرمودند: به عدد انفاسن خلائق راهها به سوي خدا به عدد نفسهاي آفريده ها است. گفت: من ديشب كه از تو جدا شدم خوابيدم شب جمعه بود ديدم حوضكي كه بين زمين و آسمان مي رود دو بانوي مجلله در آن كجاوه نشستند كاغذهاي كوچك كوچكي از آنجا به زمين سرازير مي شود پرسيدم آن اين دو تا خانم كه هستند. گفتند: يكي خديجه ي كبري است يكي فاطمه ي زهرا(س). گفتم: كجا مي روند. گفت: شب جمعه است مي روند زيارت حسين يا ابا عبدالله! اين حسين كيست كه عالم همه ديوانة اوست اين چه شمعي است كه جانها همه پروانة اوست اين كاغذهاي كوچكي از كجاوه مي ريخت مي گويد: رفتم برداشتم نگاه كردم ديدم نوشته است اين امان نامه اي است از طرف فاطمه زهرا هر كس شب جمعه زيارت ابي عبدالله برود مادر بزرگوارش امان نامه از آتش جهنم مي نويسد.
«السلام عليك يا ابا عبدالله السلام عليك يا ابا عبدالله السلام عليك يابن رسول الله السلام عليك يابن اميرالمؤمنين وبن سيد الوصيين السلام عليك يابن فاطمه الزهرا سيدة نساءالعالمين و رحمة الله و بركاته».
یه خانومی وارد داروخانه میشه و به دكتر داروساز میگه كه به سیانور احتیاج داره!داروسازه میگه واسه چی سیانور میخوای؟خانومه توضیح میده كه لازمه شوهرش را مسموم كنه. چشمهای داروسازه چهارتا میشه و میگه: خدا رحم كنه، خانوم من نمیتونم به شما سیانور بدم كه برید و شوهرتان را بكُشید! این بر خلاف قواننیه! من مجوز كارم را از دست خواهم داد... هردوی ما را زندانی خواهندكرد و دیگه بدتر از این نمیشه! نه خانوم، نـــه! شما حق ندارید سیانور داشته باشید و حداقل من به شما سیانور نخواهم داد. بعد از این حرف خانومه دستش رو میبره داخل كیفش و از اون یه عكس میاره بیرون؛ عكسی كه در اون شوهرش و زن داروسازه توی یه رستوران داشتند شام میخوردند. داروسازه به عكسه نیگاه میكنه و میگه: خُب، حالا.... چرا به من نگفته بودید كه نسخه دارید؟؟!!
چگونگی تشکیل سقیفه و موضع امیرالمومنین(سلام الله علیه)
آيا انتظار داشتيد بدن رسول خدا را بدون غسل و كفن رها كنم و براى در دست گرفتن خلافت به مخاصمه بپردازم؟
رسـول گـرامـى اسـلام روز دوشنبه 28 صفر سال يازدهم هجرى ديده از دنيا فروبست . پس از انـتـشـار خـبـر رحـلت پـيـامـبـر(صل الله علیه و آله و سلم)، گـروهـى از انـصـار بـى درنـگ در (سـقـيـفـه بـنى ساعده )(1) جـمـع شـده و درصـدد بـرآمـدنـد تـا بـزرگ خود (سعد بن عباده) را به عنوان خليفه و جانشين رسول خدا(ص ) برگزينند.
انجیر، میوهای است با خواص بسیار که در روایات پزشکی، توجه ویژهای به آن شده و میوهای مفید برای مقاومت بدن و تضمین سلامتی معرفی شده است.
انجیر انجیر میوهای است که در قرآن کریم از آن به نیکی یاد شده و این کلام آسمانی، ارزش انجیر را نشان میدهد. دانش پزشکی، این واقعیت را از نظر علمی تأیید میکند که انجیر میوه با ارزشی است و از لحاظ تأمین سلامتی برای همه ضروریست، چرا که وجود مقدار زیادی فسفر، این حقیقت را نشان میدهد که انجیر در پرورش هوش و حافظه، بسیار مفید است.
سرشار بودن انجیر از پتاسیم، تأمین کننده سلامتی کودکان ضعیف و کمخون و بیاشتها است. وقتی بدانیم که گذشته از مواد زندگی و حیاتی، انجیر به مقدار کافی دارای انواع ویتامین ب و ویتامین ث میباشد، آن وقت قبول خواهیم کرد که چرا در کتاب آسمانی ما، این میوه، این قدر مورد تجلیل قرار گرفته است.
رفع کننده بوی بد دهان کسانی که از بوی بد دهان رنج میبرند، انجیر میتواند آنها را از این رنج نجات دهد. امام رضا (علیهالسلام) در این مورد فرمودهاند: اَلتّینُ یَذهَبُ بِالبَخرِ؛ انجیر بوی بد دهان را برطرف میکند. (1)
استحکام استخوانها کمبود کلسیم میتواند به خرابی دندانها و نیز پوکی استخوان بینجامد. انجیر میوهای است که این کمبود را جبران میکند و به استحکام استخوانها کمک میکند. امام رضا (علیهالسلام) در این زمینه میفرماید: "یشّد الفم و العظم" انجیر، دهان و استخوان را محکم میکند. (2)
انجیر، نیروزا، مقوی نیروی جسمی، کمک کننده به هاضمه، ملین و تسکین دهنده تشنگی و حرارت است.
تقویت موها یکی دیگر از خواص اعجابانگیز انجیر، تقویت مو و کمک به رشد موهای بدن است. امام رضا (علیهالسلام) میفرماید که انجیر، مو را میرویاند. انجیر، نیروزا، مقوی نیروی جسمی، کمک کننده به هاضمه، ملین و تسکین دهنده تشنگی و حرارت است و شاید به همین خاطر است که امام رضا (ع) میفرماید: وَلایُحتاجُ مَعَهُ إِلی دَواءٍ؛ با وجود انجیر، دیگر شما احتیاجی به دارو ندارید. (3)
درمانی برای بیماریها همچنین امام رضا (ع) درباره خواص دیگر انجیر، آن را برای قولنج، مفید برشمردهاند. در این زمینه محمد بن عرفه میگوید: در روزگار امام رضا (ع) و مأمون، در خراسان بودم. [یک بار] از امام رضا (ع) پرسیدم: ای پسر پیامبر خدا، دربارهی انجیر چه میگویی؟ فرمود: «برای قولنج، سودمند است. آن را بخورید.»(4)
پزشکان در گذشته، یبوست که عامل بیماری بواسیر است را امالامراض یا مادر بیماریها نامیدهاند. پس اهمیت پیشگیری و درمان آن مشخص است. بهترین داروی آزمایش شده و خوش طعم در این زمینه، انجیر است؛ چرا که فیبر موجود در انجیر، به عملکرد سالم روده کمک میکند و مانع بروز یبوست میشود. از این رو، در آموزههای طبی ائمه (علیهمالسلام) به نقل از پیامبر اکرم (ص) آمده است که: «انجیر بخورید؛ چرا که اگر بنا بود بگویم میوهای از بهشت است، همین میوه را میگفتم؛ زیرا میوهای است بدون هسته. آن را بخورید؛ زیرا بواسیر را ریشهکن میسازد و برای نقرس، سودمند است.»
خلاصه آنکه انجیر، مقوی نیروی جسمی، دارای طبیعت گرم، نیروزا، رفع کننده خشونت سینه، درد سینه، سرفه، مسکن حرارت و تشنگی و رفع کننده ورم طحال و مفید در معالجه بواسیر است.
محققان، آنزیمی را در انجیر به نام فیین کشف کردهاند که در هضم غذا کمک میکند. اخیراً نیز یک ماده شیمیایی ضد سرطانی از انجیر جدا کردهاند که این ماده در مورد تومورهای بدخیم انسان، اثرش خیلی بیشتر و محسوستر از تومورهای بدخیم موشهای مورد آزمایش بوده است.
امام رضا (ع) هم درباره اهمیت و جایگاه با ارزش این میوه، علاوه بر آنکه فرمودند با آن احتیاجی به دارو نیست، میفرمایند: درخت انجیر، شبیهترین گیاه به گیاهان بهشتی است. (5)
توحید از مهمترین محورهای اصول عقاید است. اهمیت این اصل اعتقادی آنگونه است که می توان قرآن کریم را که آخرین کتاب آسمانی است کتاب توحیدی نامید. توحید در فرهنگ دینی ـ قرآن و روایات ـ از جایگاه بسیار برجسته و ممتازی برخوردار است و تمام موضوعات و معارف در حوزه دین هر یک از راهی به موضوع توحید بر می گردند.
حدیث شناسان و کارشناسان عالی علوم اسلامی که عهده دار جمع آوری روایات و بررسی و ارزیابی سندی و محتوایی آنها هستند بخش عمده ای را به مباحث توحیدی اختصاص داده اند. و در طول تاریخ اسلام آثار بسیار فراوانی در زمینه های مختلف مباحث توحید نگارش یافته است. توحید که رسالت اصلی اش تبیین مباحث مربوط به شناخت خدا، و خداپرستی و چگونگی دریافت و فهم یگانگی او و اسماء و صفات او است قلمرو بسیار گسترده و فراگیری دارد. آشنایی با راه های خداشناسی نیز یکی از مباحث مهم و ارزشمند توحید است. توحید مراتبی دارد: توحید ذات، توحید صفات، توحید افعال، توحید در عبادت.
آتقی معروف سریال آیینه عبرت13سال پشت میله های زندان برای هفتاد میلیون تومن
ماجرای پیش آمده برای جواد گلپایگانی - بازیگر سالهای دور - به یک تراژدی شبیه است؛ سقوطی ناخواسته که بر زندگی موفق یک سینماگر فعال نقطه پایان گذاشت. یادآور دیالوگ شخصیت اصلی رستگاری در شاوشنک که در توضیح زندانی شدنش میگوید: «بدشانسی تو هوا معلقه. باید روسر یکی بشینه. اون شب نوبت من بود» در یکی از روزهای فروردین 1380 هم نوبت به «آتقی» معروف و محبوب سریال آینه عبرت رسید که هدف تیر بلا قرار بگیرد و محبوبیتی را که میتوانست راهها را برایش هموارتر کند. با خود به پشت میلههای زندان ببرد و چهارده سال انتظار بکشد. در دورانی که عمر برخی از محبوبیتها به یک دهه هم نمیرسد.
آتقی سریال آینه عبرت بعد از 25 سال هنوز محبوب است و گرچه در چهره رنج دیدهاش نشانی از آن شخصیت آشنای قدیمی نیست ولی هر که میشنود او کیست، بلافاصله عزیزش میدارد؛ مثل راننده آژانسی که قرار بود او را به خانهاش برساند و وقتی شناختش، اختیار از کف داد و بغض کرد. جواد گلپایگانی از سال 80 پشت میلههای زندان است.
با او در یکی از مرخصیهای کوتاهش گفتوگو کردیم؛ در حالی که آثار سکتههایش در چهره و حرکتهای او پیدا بود. مشکلش مثل تار عنکبوت دور و بر زندگیاش تنیده شده و دست و پایش را بسته اما حل نشدنی است. اگر از توضیحهای او سردرنیاورید، مهم نیست. خودش هم میگوید که ماجرا پیچیده است ولی مهم این است که مشکل حل شدنی است.در شماره اخیر ماهنامه فیلم گفتوگویی با این بازیگر سالهای گذشته انجام شده است که خواندنش خالی از لطف نیست.
عارف نامدار معاصر رجبعلي خياط تاکيد ميکرد: «وقتي خدا را شناختي، هرچه ميکني بايد خالصانه و عاشقانه باشد، حتي کمال خود راهم درنظر نگير. انسان تا وقتي که خود را ميخواهد و توجه به خود دارد، کارهاي او نفساني است و اعمالش بوي خدا نميدهد. اگر خودخواهي را کنار گذاشت و خداخواه شد،کارهاي او الهي ميشود و اعمالش بوي خدا ميدهد». اخلاص مثل فرشتهاي زيباست که همه انسانها عاشق اويند. به راستي چه بهشتي است محضر انساني که پاک، خالص و بيرياست. مادر ترزا، آن عارفه مسيحي هم راجع به اخلاص آدمي چنين نظري دارد. او ميگويد: در پايان زندگي، از روي تعداد مدركهايي كه گرفتهايم و كارهاي بزرگي كه به انجام رساندهايم، درباره ما داوري نخواهد شد، بلكه از ما خواهند پرسيد: آيادر راه خدا گرسنهاي را سير كردي؛ برهنهاي را لباس پوشاندي، و بيخانهاي را پناه بخشيدي؟ نه فقط گرسنه لقمهاي نان كه گرسنه عشق، برهنه نه فقط از تنپوش كه برهنهاي از عزت و احترام انساني. و بي خانهاي نه فقط از خشت و گل، كه بيخانمان به سبب طرد و رانده شدن.کوچکتر که بوديم هرکارخوبي که از ما سر ميزد، با تشويق بزرگترها روبرو ميشديم مانند دست زدن، شکلات دادن و.... کمکم براي هرکار خوبي از آنها انتظار تشويق داشتيم. اما حالا اگر واقعاً بزرگ شده باشيم خيلي از کارهاي نيک را بدون توجه و انتظار تشويق ديگران انجام ميدهيم. چرا که دريافتهايم خشنودي خداوند از همه عطاهاي دنيايي از جانب مردم شيرينتر و لذت بخشتر است. بسياري از مشکلات خانوادهها ناشي از انتظار تشکر داشتن از طرف مقابل است. اگر از جانب مقابل پاسخ داده نشود، به ناراحتي منجر ميشود. از آنجا که خانواده اولين محيطي است که منشِ فرزندان در آن شکل ميگيرد، و والدين اولين مربياني هستند که قادرند فرزندان خويش را با صفت نيکوي اخلاص آشنا سازند، اين نوشتار قصد بيان اثرات مثبت اخلاص در خانواده با استناد به قرآن و روايات را دارد.
اخلاص در قرآن خداوند در قرآن انسانها را به عشق فراخوانده که عاشق جز معشوق هيچ نبيند. چنان که فرهاد هرکلنگي که ميزد به ياد شيرين بود. در سوره بقره آيه112چنين ميخوانيم: «بَلي مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (112). آري، کسي که با اخلاص به خدا روي آورد و نيکوکار باشد، پس پاداش او نزد پروردگار اوست، نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين خواهند شد.اين آيه همه را دعوت به ديدن معشوق واقعي ميکند. با ديدن معشوق انسان عاشق ميشود، سراز پا نميشناسد. همه زندگي خود را صرف او ميکند. براي عاشق معنا نمودن مفهوم اخلاص لازم نيست، چراکه او در مفهوم اخلاص حلشده است. ديگر نيازي نيست که به او گفته شود تو کارهايت را براي رضاي دوست انجام بده.تا چنين و چنان شود. چراکه تمام کارهاي او نشان از معشوق ازلي دارد. عاشق به ارزش عاشقي و نتيجه عشق داناست. از اين رو، باکي از خطرات راه ندارد، چرا که اصلا آن خطرات را نميبيند و فقط چشم در جمال معشوق دارد. به قول حافظ: روندگان طريقت ره بلا سپرند رفيق عشق چه غم دارد از نشيب فراز آيهاي که به آن اشاره شد توصيه به کساني است که هنوز عاشق نگشتهاند و طعم شيرين عشق الهي را هنوز نچشيدهاند. وگرنه براي يک عاشق تجربههاي بسيار شيريني در راه است که نيازي به چنين توصيهاي ندارد.آن که از عمق جان عاشق جانان است هرکارش را براي او انجام ميدهد. اين است که غمهاي دنيا بنده عاشق حق را از پا درنميآورد، چرا که عشق الهي روحش را وسعت بخشيده است. اين خصوصيت عشق است و عاشق آيينه تمام نماي معشوق است به قدر ظرفيت. چه لذتي بالاتر از همرنگي با محبوب؟ که او خود الهي گشته و چشمههاي حکمت از قلب او بر زبانش جاري ميگردد.و اين نيست مگرعطيه الهي به سرگشته عاشق. خداوند در آيه 162 از سوره انعام شرط عاشقي را چنين بيان ميدارد: «قُلْ إِنَّ صَلاتي وَ نُسُکي وَ مَحْيايَ وَ مَماتي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ» (انعام 162). نه تنها عاشقم بلکه همه کارهايم براي اوست. نماز من و تمام عبادات من و حتي مرگ و حيات من همه براي يگانه معشوقي است که پروردگار جهانيان است.براي او زندهام، به خاطر او ميميرم و در راه او هر چه دارم فدا ميکنم، تمام هدف من و تمام عشق من و تمام هستي من او است. در آيه 9 از سوره دهر نيز خداوند به معرفي عاشقان واقعي حق ميپردازد. شأن نزول اين آيه آن است که امام علي(ع) با همسرش حضرت فاطمه(س) براي شفاي دو فرزندشان نذر کردند و با بازگشت سلامتي فرزندان همگي سه روز روزه گرفتند و غذاي خود را در اوج نياز به مسکين، يتيم، و اسير دادند. هنر آن است که آدمي در عين گرسنگي غذايش را به ديگران بدهد، و در برابر عطاي خود چيزي هم نخواهد، و حتي انتظار تشکر هم نداشته باشد. مانند اهلبيت پيامبر(ص). آنان به حقيقت عشق را با عملشان نشان دادند. «إِنمََّا نُطْعِمُکمُْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُمِنکمُْ جَزَاءً وَ لَا شُکُورًا» آنها ميگويند ما شما را تنها براي خدا اطعام ميکنيم، نه پاداشي از شما ميخواهيم و نه تشکري. چرا که فقط خدا را ميديدند و لبخند رضايت دوست برايشان با هيچچيز در دنيا قابل مقايسه نيست، و همان برايشان کافي است. اينگونه ا آري ارزش هر عملي به خلوص نيت است، و گرنه اعمالي که انگيزههاي غيرالهي از قبيل ريا، پاداش مادي، يا تشکر و قدرداني مردم داشته باشد و يا به خاطر هواي نفس باشد، هيچگونه ارزش معنوي و الهي نخواهد داشت. (تفسير نمونه، ج25، ص 354).
اهميت اخلاص اخلاص تمرين عاشقي است و شرط آن نداشتن توقع از ديگران و توجه به معبود حقيقي است. در اين صورت خداوند خريدار عمل کم انسان عاشق است. بر همين اساس است که امام صادق(ع) ميفرمايد: فضيلت و کمال هر عمل به اخلاص است. چه بسا رضايت خداوند در عمل خالصانه فردي نهفته است اگرچه ناچيز باشد. اما از عمل بسياري که انگيزه الهي نداشته باشد راضي نيست. چنان که عبادت طولاني شيطان، بدون انگيزه الهي با ترک سجود آدم(ع) همه محو شد و استغفار خالصانه حضرت آدم(ع)، مقبول درگاه حق گشت؛ و او را به مراتب بالارساند. (مصباح الشريعة، ص 471). آن حضرت عاشق بود و تحمل دوري از معشوق را نداشت. توبه کرد و در اين توبه تنها مقصدش رضاي يار بود و اينگونه توبهاش پذيرفته گشت.
نشانههاي انسان مخلص هر عاشقي را نشاني است از عشق، و اخلاص تنها نشان عاشقان الهي نيست، بلکه از صفات ديگرآنها پرده بر ميدارد. پيامبر(ص) فرمود: علامت مخلص چهار چيز است؛ دلش پاک، و اعضاي بدنش از ارتکاب گناه پاک است، وخيرش به همه ميرسد، و مردم نيز از شرش در امان هستند. (تحفل العقول، ص16). کسي که عشق الهي تمام وجود او را فرا گرفته و دلش را براي ورود معشوق آذينبسته آن دل ديگر جاي گناه و آزار ديگران نخواهد بود. پس عاشق خدا همه را از خوبي و عشق بهرهمند ميسازد و در فکر آزار ديگران نيست.
اخلاص در خانواده هرکس براي انجام اعمالش انگيزههايي دارد. ارزش هرکاري به انگيزه آن است. خصوصيت انساني اين است که دوست دارد در مقابل هرکاري که انجام ميدهد مورد تقدير ديگران واقع شود. به خصوص زن و مرد در ابتداي ازدواج توقع دارند که طرف مقابل با مشاهده کار خوبش لب به تمجيد او بگشايد، در غير اين صورت حس ميکند که به او بيتوجهي شده و طرف مقابل برايش ارزش قائل نيست. با برآورده نشدن اين انتظار، احساساتش سرکوب گشته و کمکم اين عکسالعمل را به حساب بيمهري طرف مقابل ميگذارد. به اين ترتيب او نيز در برابر کارهاي همسرش بيتفاوت ميشود. و پايان چنين ديدگاهي جز سستي و سردي روابط و در نهايت طلاق نخواهد بود. به همين سادگي بنيان يک زندگي متلاشي ميشود. تشويق براي پيشرفت انسانها لازم است اما شايسته نيست که فرد ارزش کارش را وابسته به تحسين ديگران کند. تا با عکسالعمل آنها گاهي شاد و يا گاهي غمگين شود.عمل نيک و زيبا همانند عطري است که بدون تعريف ديگري بوي خوشش فضا را عطر آگين ميکند به قول سعدي «مشک آن است که خود ببويد، نه آنکه عطار بگويد». اگر انسان در مقابل هرکار خوبي منتظر تشويق و قدرداني از طرف ديگران نباشد، عکسالعمل ديگران برايش مهم نخواهد بود، عدم تقدير و تشکر از جانب ديگران ارزش کار نيکش را کم نميکند. در بعضي از خانوادهها جاي عشق الهي خالي است. چرا که دلمشغوليهاي زندگي در دنيا آنها را از شناخت عظمت و زيبايي خداوند و عشقورزي نسبت به او غافل کرده است. به محض آشنايي عميقتر نسبت به خدا و دانستن ارزش ارتباط محبتآميز با او عشق سراسر وجودمان را فرا ميگيرد. عشق الهي به انسان آنچنان جذبه و ارزشي ميدهد که انگيزه عمل عاشق جز براي رضايت محبوب حقيقي نخواهد بود. همه وجودش از شادي لبريز است. پس اخلاص اينگونه است که سرسوزني از ديگران انتظار نداشته باشيم. اين باعث ميشود که فرد در خانواده و در جامعه هميشه راحت و آرام باشد. با اين ديد ديگر او چشمداشتي به تشکر ديگران ندارد و اگر در برابر کاري از او تشکر نشد نسبت به طرف مقابل کينهاي در دلش نميگيرد. اگر هم با تشکر ديگري مواجه شد ممنون ميشود و سعي ميکند دوباره خدمت نمايد. اين نکات در مورد همه افراد خانواده صدق ميکند چه زن و مرد و فرزندان و چه ميان عروس و خانواده شوهر و حتي داماد و خانواده همسر. گاهي انسان به طرف مقابل محبت و خدمت مينمايد، اما طرف مقابل تشکر که نميکند هيچ زبانش را به ناسزاگويي باز ميکند. از اين عکسالعمل او نبايد نارحت شد چرا که اگر کسي به ما بياحترامي کند درهاي رحمت به روي ما از جانب خداوند بازميگردد، و از نظر معنوي رشد مينماييم. رشدي که رسيدن به آن در شرايط عادي نياز به تلاش فراوان دارد، اما با يک جسارت و شکسته شدن دل، خداوند به آن نظر مينمايد و مس وجودمان را تبديل به طلا ميکند، و ما را بالا ميبرد. شايسته نيست که ما با ادعاي خلوص در نيت عملي انجام دهيم و از خداوند، خود را طلبکار بدانيم. اين با معناي اخلاص جور درنميآيد. بلکه سزاوار است همانند آيينهاي جمال محبوبمان را به ديگران انعکاس دهيم. و همانند بزرگان دين در انجام اعمال نيک همانندي با خدا را سرلوحه زندگي خويش قرار دهيم. چون خداوند رفتارش با بندگان خويش جز نيکي و مهرباني نيست. رفتار ما نيز اينگونه است. اگر کارهاي ما رنگ الهي به خود بگيرد و حتي خوردن، خوابيدن و بوسيدن و محبت به فرزندان خالصانه براي خدا باشد، زندگي ما از پوچي بيرون ميآيد و معناي واقعي عشق الهي را در تمام لحظههاي زندگي حس خواهيم کرد و با اعمال ناچيز خود هم از رضايت الهي برخوردار ميشويم. *** بيشتر ناراحتيها در خانوادهها از يکديگر، ناشي از انتظار داشتن از طرف مقابل در خانواده يا حتي اجتماع است. اما با وارد شدن عشق الهي در زندگي، تمام کارها رنگ الهي به خود ميگيرد. با شناخت خداوند انسان عاشق او ميشود و جز او کسي را نميبيند، پس با تمام وجود شاد است و هيچ يک از غمهاي ظاهري دنيا حتي بيمهري طرف مقابل او را عذاب نخواهد داد. چون تمام کارهاي او براي جلب رضايت دوست است. اگر والدين نسبت به خداوند شناخت داشته باشند و در عمل طعم شيرين عشقورزي به خداوند و عمل خالصانه براي او را از کودکي به فرزندان خويش بچشانند در رسيدن آنها به خوشبختي نقش مؤثري دارند.